به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب "حیات پس از مرگ" به قلم علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره) به ارائه داستان های حیات انسان ها پس از مرگ پرداخته که در شماره های مختلف تقدیم شما خوبان خواهد شد.
فصل نهم: شهدا در روز رستاخیز
خداوند متعال درباره شهدا میفرماید: وَاَشْرَقَتِ اْلاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها ووُضِعَ الْکِتابُ وَجیءَ بِالنَّبِیّینَ وَالشُّهَداءِ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لا یُظْلَمُونَ(۲۵۶) و به طور کلی در قرآن مجید از چندین گروه به عنوان شهدا (گواهان) بر اعمال در روز قیامت یاد شده است.
شهادت (گواه) بر شیء عبارت است از تلقی و دریافت آن از راه حضور و رؤیت که این مرحله، مرحله تحمل و دریافت شهادت است و گواهی دادن درباره امری پس از دریافت آن و این مرحله از شهادت، مرحله ادا نامیده میشود و واضح است که شهادت بر اعمال (در روز قیامت) تنها گواهی بر صورت ظاهری اعمال نیست، بلکه شهادت بر باطن اعمال و وضعیت آنها از نظر اطاعت و معصیت و یاسعادت و شقاوت میباشد؛ چرا که مقتضای حکم و قضاوت بر اساس گواهی شهدا، آن هم از سوی «احکمالحاکمین» همین است که شهادت بر حقیقت و باطن اعمال باشد.
درک و تلقی اوصاف حقیقی اعمال غیر ممکن است، مگر برای شاهدانی که از ریشه و منشأ آنها مطلع باشند و بر ضمایر و نهان ها و نیت ها وقصدها آگاهی داشته باشند. از اینرو شهادت در روز قیامت، در عین اینکه نوعی تکریم و ارج نهادن به مقام شاهد به شمار میرود لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ اِلاَّ بِاِذْنِهِ(۲۵۷) در عین حال تنها به کسانی اختصاص دارد که در دنیا چنین مقامی (نگاهی از ضمایر) به آنها ارزانی شده باشد، خداوند متعال میفرماید: «لا یَتَکَلَّمُونَ اِلاَّ مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَقالَ صَواباً(۲۵۸) و صواب، ضد خطاست.
و نیز میفرماید: اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ(۲۵۹) بنابراین، شهادت در آن روز تنها برای کسانی ممکن خواهد بود که اعمال عاملین را به طور دقیق و بدون هیچگونه خطا و اشتباه حفظ و ضبط نمایند.
از سوی دیگر وقتی شناخت قوا و حواس ظاهری انسان را مورد تأمل و دقت قرار میدهیم، میبینیم که چنین شهادتی (شهادت بر باطن اعمال) و دریافتی حتی نسبت به اعمال حاضرین از آنها ساخته نیست، چه رسد به غایبین و یا حضور شاهد و نزدیکی او که البته چنین برداشتی محال است. از این جا به وضوح وروشنی به این نتیجه میرسیم که اطلاع و آگاهی از باطن اعمال از راهی دیگر و با نیرویی ماورای نیرو و حواس ظاهری انسان حاصل میشود، نیرویی که باطن و ضمیر انسان را چون ظاهرش لمس میکند و از غایب همانند حاضر آگاه است، این نیرو در حقیقت نوری است غیرجسمانی که به آنچه که امور جسمانی در تأثیراتشان به آن نیاز دارند مانند زمان و مکان و حال، نیازمند نیست، بلکه نوری است که به وسیله آن باطن و نهان افراد را میتوان دید و «طیب» و «خبیث» و «پاک» و «ناپاک» را از هم بازشناخت.
خدای متعال میفرماید: کَلاَّ اِنَّ کِتابَ اْلاَبْرارِ لَفی عِلِّیّینَ * وَ ما اَدْریکَ ما عِلِیُّونَ کِتابٌ مَرْقُومٌ * یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ(۲۶۰).
و نیز میفرماید: کَلاَّ اِنَّ کِتابَ الْفُجَّارِ لَفی سِجّینٍ * وَما اَدْریکَ ما سِجّینٌ کِتابٌ مَّرْقُومٌ * وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبیَن(۲۶۱)و در فصل پیش، این مطلب بیان شد که «اصحاب یمین» و «اصحاب شمال» کتاب و نامه اعمالشان را از راه امامشان دریافت میدارند.
خدای تعالی میفرماید: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَیاللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ اِلی عالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِماکُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(۲۶۲)
و این آیه شریفه خطاب به تمام مردم است و اختصاص به گروه منافقین ندارد و بدین لحاظ اعمال مؤمنین نیز مورد رؤیت ودیدن قرار خواهد گرفت و از این رو آن مؤمنینی که در کنار خدای متعال و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به عنوان بیننده اعمال نام برده شدهاند حتماً گروه خاصی از مؤمنین هستند و نیز در آیه شریفه تلویحاً به این حقیقت اشاره شده است که رؤیت اعمال مردم از جانب پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مؤمنین، ضمن آنچه که خداوند به مردم از اعمالشان خبر میدهد قرار دارد.
علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش از حضرت صادق (علیه السلام) روایت کرده است که «نیک و بد اعمال بندگان، هر بامداد، به رسولاللَّه (صلی الله علیه و آله) عرضه میشود، پس حذر کنید و شرم داشته باشید از اینکه اعمال قبیحتان بر پیامبر عرضه شود».
و نیز عیاشی در تفسیرش روایت کرده است که از امام صادق (علیه السلام) درباره آیه: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَریَاللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ(۲۶۳) سؤال شد، حضرت فرمود که مقصود از «والمؤمنون»، ائمه هستند. احادیثی که در این باره در کافی و امالی و مناقب و بصائر و تفسیر قمی و عیاشی نقل شده است بیش ازحداست.
خلاصه اینکه: دریافت و تحمل این نوع شهادت و نیز گواهی دادن به آن و همچنین کیفر و پاداش دادن طبق آن، همه و همه به استناد و گواهی نفس اعمال بندگان است واین اعمال هستند که خود سخن میگویند.
خدای تعالی میفرماید: وَجیءَ بِالنَّبِیّینَ وَالشُّهَداءِ وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لا ۵یُظْلَمُونَ * وَوُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ اَعْلَمُ بِما یَفْعَلُونَ(۲۶۴).
پی نوشت ها:
(۲۵۶) - سوره زمر، آیه ۶۹.
(۲۵۷) - سوره هود، آیه ۱۰۵.
(۲۵۸) - سور نباء، آیه ۳۸.
(۲۵۹) - سوره زخرف، آیه ۸۶.
(۲۶۰) - سوره مطففین، آیه ۱۸ - ۲۱.
(۲۶۱) - سوره مطففین، آیه ۷ - ۱۰.
(۲۶۲) - سوره توبه، آیه ۱۰۵.
(۲۶۳) - همان
(۲۶۴) - سوره زمر، آیه ۶۹ و ۷۰.